سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قشنگ ترین بهانه اشک‌های منی - مطلبکده ی پرستوهای عاشق


Search Engine Optimization PersianYahoo Top Sites

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
105239

:: بازدید امروز ::
5

:: موضوعات وبلاگ ::


:: لینک به وبلاگ ::

قشنگ ترین بهانه اشک‌های منی - مطلبکده ی پرستوهای عاشق

:: دوستان من ::








مقالات و تحقیقات مجید زواری
به توهیچ ربطی نداره
دهکده ی دوستی
کیمیای هنر
عاشقا بیان تو (وبلاگ درد تنها)
خفن حسام (پسر تنها)
وبلاگ امیر
بدون عنوان ((وبلاگ داداش عماد گلم ))
(دل به رویاها بسپار)
از شبانه تا ....غریبانه
کدامین واژه را فریاد باید کرد
سایت بهترین موزیکها و مطالب آموزنده
دلهای بیقرار
بی تو هرگز با تو شاید ...
تبسم کلمات
صدای پای آب
مرد مردادی (داداش محسن )
برنامه های نوکیا (( داداش رامین ))
قاریان خاموش گریه های من
وبلاگ داداش محسن عزیزم
بیقرار گل سرخ (خواهر نازم)

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ


:: مطالب بایگانی شده ::

مخزن نوشته ها
دلنوشته ها
دلنوشته های آبان85
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385
بهار 1385

85/10/7 :: 12:11 عصر


شنیدن بهشت است و دیدن جهنم !!!

کلمات نمی توانند حقیقت را عوض کند .

کلمات حبابهای آبند و اعمال قطرات طلا .

در شطرنج ، ابلهان به شاهان ار همه نزذیکترند .

دویدن کافی نیست باید به موقع دوید .

ساعتم برای ارضای غرورش جلو می افتد .

سیاست همچون دریایی باشکوه و وسیع و پهناور و ژرف است. گاهی حال آدم را به هم می‏زند.

مأموران امداد آتش‏نشانی، برای مردی که از ته دل می‏خندید، طناب انداختند تا بالا بیاید.

چون می‏خواستم فردا بیدار نشوم، یک بمب ساعتی کوک کردم و بالای تخت گذاشتم.

خانوم برای میهمان‏هایش سنگ تمام گذاشت. تمام دندان میهمان‏ها ریخت.

به یک معتادی گفتند خیلی تابلویی. رفت موزه‏ی لوور خودش را بفروشد.

جوانی که آرزوهایش بر باد رفته بود، از اداره هواشناسی شکایت کرد.

خیلی خجالت کشیدم. همین روزها نمایشگاه می‏زنم بیایید تماشا.

وقتی پست بالاتری به او دادند، با چتر نجات سر کار رفت.

نویسنده‏ای آن‏قدر خودش را سانسور کرد تا ناپدید شد.

زندگی ( تلخی ) است به غایت شیرین و ( شیرینی ) است در غایت تلخی ، به همین دلیل فقط هوشیاران را به کام دل می رساند !

برای فردا نه خوشبختی اغنیا تضمین شده و نه بدبختی فقرا ، زندگی در گردش زمان تحول می یابد .

مرگ کسی را خبر نمی کند ولی مرگ دیگران مخبر مرگ ماست .

مرگ بعضی انسانها را زنده تر می کند !

اگر حیوان دوپا نبود ، بقیه حیوانات احساس امنیت بیشتری می کردند .

عقلش آنقدر بزرگ بود ، که هیچ کلاهی به راحتی سرش نمی رفت .

اگر فشار نبود ، کسی نمی توانست از زغال الماس بسازد .

آخرین ایستگاه زندگی مرگ است .
وقتی چراغ خیالات روشن است یخ زندگی آب می شود. چراغها را خاموش نمی کنم اما لامپ کم مصرف زده ام
به اندازه هشت ماه می ترسیدم به اندازه چهار هفته خسته بودم و به اندازه دو روز کار داشتم مهم نیست به اندازه یک ساعت خوشحالم
حواسم را باد خیال برده است و کاغذهایم را باد پنکه
قلم اما محکم در دستم نشسته است از این بادها نمی لرزد
دارم یاد می گیرم که بعضی از خاطرات را تا کنم و در جیب کتم بگذارم اما کتی ندارم

تیر شهاب تار سیاه موی شب را سفید می کند .

از سوراخ سقف پشه بندم پشه چکه می کند .
هر درخت پیر صندلی جوانی می تواند باشد .
پرندگان روی سکوت شکوفه های بهاری گلدوزی صوتی می کنند
عاقبت بهار در زیر بهمن گلهای پرپر شده مدفون می شود .
پرنده در دستگاه پر شکوفه بهاری غرق نغمه سرای است .
نمی توانستم دستی را که گل می چیند به گرمی بفشارم .
هر کس صدای پای خودش را می شنود .
خوشبختانه تبعیض نژادی نتوانسته است دامن گلهای رنگارنگ بهاری را آلوده کند .
درخت غرق شکوفه هم نمی تواند فرا رسیدن بهار را به آدم بدبین بشارت دهد.
عاشق باغبانی هستم که بیشتر از نوبهاران نگران شیشه شکسته گلخانه است .
درخت بهاری نادیدنی های درخت پاییزی را دیدنی می کند .
تصویر درخت بهاری آب را شکوفه باران می کند .
نسیم بهاری سرشار از صدای شکفتن شکوفه هاست .
شکوفه های بهاری آرزوهای برباد رفته پائیز است .
بهار با سرعت باد پائیزی می گذرد .
همزمان با پرپر شدن گل ، اشک روی پرنده می ریزد .
به وسیله قطره باران تبخیر شده برای خورشید پیام می فرستم .
تصویر روشنایی را در چشم شب زنده دار ستاره می بینم .
قله ای که زیاد از کوه بالا برود دیده نمی شود .
قله ای که از کوه بالا نرود بر فراز نمی نشیند .
در جایی که همه می لنگند ، همه بر فردی که نمی لنگد می خندند.
دشمنی که کلام شیرین بر لب دارد ، شمشیرش خیلی تیزتر است .
خالی ترین ظرفها بلندترین صدا ها را می دهد .
خدا اشک را آفرید تا آتش درونی را خاموش کند .
درخواست ها ، گرم و تشکرات سردند .
جهنم واقعی وجدان معذب است .
از وقتی که خودش را به موش مردگی زده بود ، از دست گربه ها امان نداشت .
کسی که در خانه شیشه ای زندگی می کند نباید سنگ بیندازد



85/9/12 :: 2:42 عصر


post-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif

غروب از قایمباشک بازی شب و روز خسته شد.
برای اینکه آدم خوشبینی شود، بینی اش را عمل کرد.
در روز بارانی چتر الگوی فداکاری است.
ضبط از صدای بلند نوار سردرد گرفت.
عکس توقف زمان است.
آسمان به زمین آمد دید خبری نیست.
هر لقمه ای را که فرو میدهم، معده ام فریاد میزند خوش آمدی.
برای اینکه حرفهای بزرگی بزنم، دهانم را زیر میکروسکوپ میگذارم.
سیب به درخت چسبیده، به قانون نیوتن دهنکجی میکند.
زنبور تنها پزشکی است که بدون معاینه به مریض آمپول می زند.
از دودلی خسته شده بودم، یکی از آنها را یدکی نگه داشتم.
آدم عجول به جای ماهی قورباغه می گیره.
به خاطر افکار عتیقه ای که داشت مغزش را به موزه سپرد.
چراغ راهنمایی از بس که چشمک زد مژه هایش ریخت.
تا دو کلمه حرف حساب زدم چرتکه لبخند زد.
وقتی بچه را از شیر گرفتند عاشق بستنی شد.
تفنگ را با خشاب معلومات به مغزت شلیک کن.
اگر مترسک عقل داشت تا حالا زیر آفتاب منفجر شده بود.
آنقدر گرم صحبت شده بود که ذوب شد.
زندگی سخت ترین راه خود کشی است.
موقع حرکت باک بنزین کفشم را پر میکنم.
بعضی ها از ترس اینکه دل درد بگیرند به رد و دل دیگران گوش نمی دهند.
وقتی افکار نویشسنده به پایان رسید قلم مرخصی گرفت.
شخصیت های داستان تولد نویسنده را جشن گرفتند.
گوینده وقتی از عشق حرف میزد عاشق میکروفون شد.
خواب را چون سرمه بر چشمانش کشید.
بعضی ها می خواهند با جراحی بینی دروغشان را پنهان کنند.
چون دلم دودکش ندارد ماهی دودی نمی خورم.
جایی که که پای عشق در میان باشد پای عقل می لنگد.
آخرین چیزی که به زندگی معنا می دهد مرگ است.
وقتی کتاب مخوانم چنان غرق می شوم که باید نجات غریق بیاورند.
با کاسه سرم افکارم را آبکشی می کنم.
در موقع خماری پای افکارم را قلم می کنم.
مرگ با لبخند ساختگی تولدم را شادباش گفت.
روی افکار خوابیده ام لحاف می کشم.
از بیم فردا به دیروز عفب نشینی کردم.
دریا وقتی به سن بلوغ رسید اقیانوس شد
در رقابت عقربه های ساعت با یکدیگر همیشه بازنده چشم من است.
آنقدر برایت کوتاه آمدم که در نهایت ناپدید شدم.
نمک زیاد در خانه باعث شورش در خانه شد.
ضد حال یعنی سر سفره عقد عروس خانوم بگه نه.
ضد حال یعنی روز آخر خدمت اضافه خدمت بخوری.
مارها از نیش آدمیان به دامان طبیعت شکایت کردند.
ماهی هیچگاه برای تعطیلات به کنار دریا نمی ره.
جوانی که آرزوهایش بر باد رفته بود از اداره هواشناسی شکایت کرد.
وقتی پست بالاتری یه تو دادند با هواپیما به سر کار برو.
آخرین ادوکلنی که استفاده می کتیم کافور است.
بیکاری هم خودش کاری است افسوس که مرخصی و تعطیلی نداره.
پرندهای که فریب مترسک رو بخوره از گرسنگی می میره.
تنها ماهی است که به راستی دل به دریا می زند.
پرنده گوشه گیر روی شانه مترسک لونه می سازه.
گیاه توی گلدان شبها خواب گلدان را می بیند.
کمترین میزان آمار طلاق متعلق به حلزون هاست چون نه مشکل خانه دارند نه ماشین.
باغبان برای درختی که در فصل بهار سبز نشده بود بازوبند سیاه بست.
می خواستم سربسته حرف بزنم که سرم را دستمال بستم.
چون قدش کوتاه بود بلند حرف میزد.
دلم رو به دریا زدم ولی دلشوره ام زیاد شد


post-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif

هزار دستان برای شکوفه ها آنچنان نغمه سرائی می کند که از شنیدنش سیر نمی شوند .
بهار صورتش را در چشمه ای که از دانه های شبنم سرچشمه می گیرد می شوید .
برای اینکه پشه ها کاملا” ناامید نشوند دستم را از پشه بند بیرون می گذارم .
قطره بارانی که سنگ کلیه دارد از بقیه پیشی می گیرد .
به حال فریادی اشک می ریزم که تارهای صوتی اش را از دست داده است .

داشتن که هنر نیست ، اگر معرفت درست خرج کردنش را پیدا کردید درست است .
سوال اینجاست که چرا همه دنبال جوابیم ....؟
کار کردن شغل نیست ، زندگی است .
معمولا” آدمهای بی مخ خودشان سوت می کشند .
بعضی ها آتش را روشن می کنند و بعضی به آتش می کشند .

آدم خودخواه کسی است که می خواهد خورشید را در چراغ قوه اش جا دهد .
آدم کوتاه فکر خیال می کند با سوسوی شمع می تواند روی خورشید را کم کند .
آدم خسیس سعی می کند یکی در میان نفس بکشد .
عاشق گل قالی هستم که خارش تا بحال دست و پای هیچ بنده خدای را مجروح نکرده است .
قطرات باران هنگام طلوع خورشید از مرز شب و روز مگذرند .
ـخورشید هنگام طلوع راهی به روشنی روز پیش پای بندگان خدا می گذارد .
گرسنگی ، گربه را مثل مجسمه برای گرفتن ماهی لب حوض می نشاند .
باغبان وصیت کرد که کفنش را گلدوزی کنند .

ضربان قلب حکایتی را که برای عمر گذشته تعریف کرده برای عمر نگذشته بازگو می کند
پرواز فرصت نمی دهد گربه از درخت پرنده بچیند
قفس ، سد معبر آسمانی می کند
یکی میگفت : تا آمدم به بهار فکر کنم گل از گلم شکفت
هیچ گلی به پای گل روی شما نمی رسد
فرصت ، چیزی است از جنس باد ، به بادش ندهید
به کسی که خنده را از خودش دریغ می کند ، تبسم بیاموزید
از دیروز یاد بگیر ، مثل فردا باش و برای امروز زندگی کن

post-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif post-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gifpost-2-1117560777.gif






85/8/30 :: 2:47 عصر


سلام به یک یک عزیزان
خیلی از دوستان و عزیزان علاقمند به خواندن کالیکلماتور هستند
سعی میکنم گلچینی از کاریکلماتورهایی را که جمع کرده ام را در چند پست تقدیم علاقمندان کنم
متاسفانه منبع و ماخذ اونها رو چون از خیلی وقت پیش جمع آوری شده اند در دست ندارم

در اینجا یادی نیز از زنده یاد مرحوم پرویز شاپور  میکنم که به حق مطالب زیبایی از خود بیادگار گذاشت

بعضی برای انتقال آنچه در سر دارند از جرثقیل استفاده میکنند!!!!!
بعضی همرنگ جماعت می شوند ولی همفکر جماعت نه!!!!
سر سنگینی بعضی ها شاید از آن ناشی شود که آنچه در سر دارند به زبان نمی آورند!!!!
گربه خبر مرگ ماهی ها را اشک ریزان قرائت کرد.
آب از تشنگی هلاک شد
درخت دولا شده بود و از حوض آب می نوشید.
سکه ماه را کف دست شب نهادم
 خنده ، گریه را عاقبت به خیر می کند
آب تنبل روانهء چاله می شود
آنها که ٿکرشان ٿلج است ، نیازی به ویلچر ندارند
بعضی ها ، درد را می بینند و بعضی می پرسند
بعضی ها ، به خودشان دروغ می گویند و بعضی به دیگران ، شما چه می کنید
اکثرا? برای این که خودشان را درست کنند ، همه را خراب می کنند
سقوط جسد پرنده تیر خورده را به راه راست هدایت می کند
گل تشنه در هوای بارانی انتظار باغبان را نمی کشد
به عقیدهء پرنده محبوس آسمان لبریز از پروازهای برباد رفته است
ضربان قلب حکایتی را که برای عمر گذشته تعریف کرده برای عمر نگذشته بازگو می کند
پرواز فرصت نمی دهد گربه از درخت پرنده بچیند
قفس ، سد معبر آسمانی می کند
یکی میگفت : تا آمدم به بهار فکر کنم گل از گلم شکفت
هیچ گلی به پای گل روی شما نمی رسد
فرصت ، چیزی است از جنس باد ، به بادش ندهید
به کسی که خنده را از خودش دریغ می کند ، تبسم بیاموزید
از دیروز یاد بگیر ، مثل فردا باش و برای امروز زندگی کن
تک درختها برای ایستادگی در مقابل طوفان در اتحادیهء جنگل نام نویسی کردند
هنوز مقابل آینه غبار آلود نایستاده بودم که تصویرم از گرد راه رسید
آزادی: پرنده محبوس وآسمان رابه اندازهءمیله های قفس به هم نزدیک می کند
آدم سحرازدیدن طلوع خورشید بیشترازخواب شیرین صبحگاهی لذت می برد
جسد ماهی درآستانه آب بروی زمین می افتد
برگ زردبا سرعت باد پاییزی فرارسیدن خزان رادرهرکوی وبرزن بشارت می دهد
در جشن بهار ان درختها کلروفیل را به سلامتی هم می نوشند.
پائیز بر مزار بهار دسته گل پر پر شده نثار می کند
برگ های زرد پائیزی بهار گذشته را بدرقه می کنند
پرنده ای که شکوفه را به اندازه جوجه اش دوستمی دارد عاشق بهار است
بهار با دسته گل انتظار پروانه ها را می کشد
شکوفه جوجهء گل است
در لحظه دیدار ، شکوفه لبم با واژه دوستت دارم شکوفا میشود
شب ، گلهای بهاری را همرنگ می کند

عمر قورباغه ای که در خشکسالی سپری بشود عملا” نمی تواند از ذوحیاتین بودنش استفاده کند .
شب هنگام برای اینکه باغچه را از نور سیراب کنم سر آبپاش را به چراغ قوه زدم .
دکتر معالجم یک جلسه را صرف صحبت کردن با عزرائیل و منصرف کردنش از گرفتن جانم نمود .
برای اینکه عریان بودنش را جبران کنم به نگاهم لباس پوشاندم .
به قدری سایه ام پرت است که سر در پی شخص دیگری نهاد .
لوکوموتیو وجودم واگنهای بی شمار غصه را دنبال میکشد .
عنکبوت بدبین با تار خودش هم ته چاه نمی رود .
تا از عزرائیل دستمزد نگیرم ، خودکشی نمیکنم .
گیرم که این وصله ها به شما نچسبد ، با انگی که به تو خواهند زد چه خواهی کرد .
یکی می گفت : اگر زندگیتان ادامه یافت بگذارید پای خوش شانسی ....
بعضی ها ، گرفتاریهایشان خود ساخته است و بعضی پیش ساخته .
بالاخره یک راهی وجود دارد ، به بیراهه رفتن راهش نیست ...
قشنگ ترین قصه زندگی عشق است .
اکثرا” اعتقاد دارند ولی معتقد نیستند .
درست است که جنگ تمام شده ، اما بعضی ها ‹ آر پی چی › شان را برای انبار مهمات شما آماده کرده اند .
بعضی ها دستشان توی جیب خودشان می رود و بعضی توی جیب دیگران .
بدون اعتماد شاید ولی بدون ‹ اعتقاد › زندگی به پشیزی نمی ارزد .
اکثرا” همه چیز را باور دارند ، به جز من و شما را ....
بعضی ها ، لهجه دارند و بعضی ها صراحت لهجه ....


 


85/6/6 :: 9:56 عصر


سلام دوستان خوب ومهربونم

دوستان و عزیزانی منو با محبت بی دریغشون شرمنده کردند

مدت زمان زیادیه که نتونستم بیام و مطلبی آپ کنم

خودم نمیدونم چرا ولی وقت کم میاوردم

الانم تا چشم به هم میزنم ثانیه ها تموم شدن و من کارهای نیمه کاره ی زیادی رو دستم مونده که نتونستم انجامشون بدم

شاید خوب برنامه ریزی نکردم

باید با برنامه ریزی بهتر همه کارهام رو سروسامانی بدم

قول میدم از اول مهر بیشتر و بیشتر بهتون سر بزنم

از دعای دلهای پاکتون محرومم نکنید

برای سلامتی یک یکتون دعا میکنم

خوش باشید و سلامت [Automated by GetSmile]

 


85/3/4 :: 3:8 عصر


 

user posted image

دو روز پیش دوست عزیزم بهار به خونه ی خدا مشرف شد و با رفتنش فکر و روح و یاد ما رو هم به پرواز در آورد

امیدوارم سفرش بی خطر باشه و بتونه همه حرفهاش رو با خداش بزنه و عهدهاشو ببنده

خدا به ما هم توفیق بده تا به پابوس خونه ات بیائیم و در اونجا خودمون رو از هر زمانی بهت نزدیکتر حس کنیم

یاد شعری افتادم از داداش جم مهربونم که راز و نیازه یه بنده ی خوب با خدای مهربونشه

در بهار آفرینش مست و مدهوش توام
صد گناه آورده ام محتاج درپوش توام

ای پناه بی پناهان خالق لبخند و گل
هر کجا خواهی ببر بی تاب و بر دوش توام

ایمنی جویم ز نفس سرکش گستاخ خویش
درگهت را من مقیمم بنده توش توام

گر مقدر بود و من لایق نبودم در سرای
زهر اگر گویی به سرکش من بلانوش توام

اینم شعری از داداش جم مهربونم که برای حاجیه خانوم ما گفته

سفر کعبه به حاجی خوش باد

خیر بادا و لبش خامش باد

گر که دل برد طوافش آن دوست

اندرون مسلخ کافر کش باد


 


85/2/19 :: 3:9 عصر



وقتی که صحبت از عشق میاد همه ما ذهنمون به یه عشق زمینی با جنس مخالف متمرکز میشه ولی اگه یه کم به خودمون و آرامش خودمون فکر کنیم میبینیم که میشه عاشق چیزای قشنگ دیگه هم شد

هرچیزی که بهمون آرامش میده مثل پدر و مادر که استثناهای عالم هستن و محبت کردن به اونها
مثل فکرکردن به چیزایی که دوسشون داریم
مثل عاشق طبیعت بودن که پر از رمز و رازه

مثل عاشق وطنمون ایران بودن مثل عاشق همسر و فرزندان بودن آیا اینا عشق نیستن  

دوست داشتنند؟ من تو فارومها و سایتها عنوانم هست همیشه عاشق ...عشق به خدای  یکتام و کشورم مهمترینشونه

چقدر عاشقید؟


 


85/2/13 :: 4:43 عصر


عقیدتون در مورد ترانه ی گروهی اخیر چیه؟

 

من و تو هم خونیم بچه ی ایرونیم  خاک ما خونه ی ماست  عاشقش میمونیم

وطن خاطره ها  وطن نذر و دعا  خاک دلدادگی ها  داغ دلبستگی ها

یاد مردونگی هاش  همه لوطی گری هاش خون دل ها خوردیم  سر عاشق کشی هاش

هموطن هر جا که باشی خاک تو خاک منه اگه دل تو سینه داری واسه ایران می زنه

 عشق من تاج سرم عزیز مثل مادرم اگه دنیا مال من باشه  بی تو من دربه درم

مهد شکوفائی من  بستر لالائی من  تو دل تو جون گرفته عشق اهورایی من

هموطن هر جا که باشی خاک تو خاک منه اگه دل تو سینه داری واسه ایران میزنه

یه تذکر کوچولو : اگه آرم پرچم دیده نمیشه تقصیر آیکونش هست ... من منظورم همون پرچم ایران عزیزمه

نازیلا

 


85/2/2 :: 9:59 عصر


سلام پرستوهای عاشق

user posted image



دوستی ازم پرسید

خیلی وقتها میدونیم که داشتن چیزی محاله ... مگه نه؟

ولی با آرزوی داشتنش شادیم و خوشحال

خیلی وقتها میدونیم محاله به آرزومون برسیم ...... ولی حاضر نیستیم از آرزومون بگذریم

اینو حق خودمون میدونیم که برای رسیدن به اون آرزوی محال تلاش کنیم

به این نیرو ......... به این خواسته .......... به این آرزو .......چه اسمی میدید؟

امید.............خوش خیالی ............. یا.....

 

user posted image


 


85/1/22 :: 2:40 عصر


سلام

دوستای خوبم منو ببخشین که اینقدر دیر وبلاگ رو آپ دیت کردم

مسئولیت کلاسی رو به عهده گرفته بودم که تا کمی فرمش بدم و بتونم کارهام رو برنامه ریزی کنم مدتی طول کشید امیدوارم منو ببخشید

وقتی اومدم دیدم که چند تا از داداش های گلم و دوستای خوبم برام پیغام پر مهرشون رو گذاشتند

ممنونم از همتون دوستای گلم .....................واقعا ایرانی بهترینه

 

 

وقتی ادم از درون خوشحال و راضی است وقتی قلبش گرم و دلش شاد است احساس می کند که همه چیز زیباست و همه خوشبختند وبرعکس مواقعی که از درون تکیده ای و غمگین و در مانده است قشنگترین منظره های دنیا برایش تیره و تار است و رنگ غم دارد چون خودش دلش گرفته فکر می کند همه غمگینند .این هم یکی از اشتباه های همیشگی بشر است که همه چیز را قیاس به نفس می کند برای همین است که ادم های خوشبخت حس همدردی را ارام ارام از دست میدهند چون نمی توانند بفهمند ادمی که رنج می کشد و در تنگناست چه میگوید نمی دونه و دونستنش هم برایش مهم نیست
 
ولی ایرانی اینطور نیست ایرانی وقتی که خوشحاله خوشحاله هم سعی میکنه کمی از خوشبختیهاش رو بین دوستاش تقسیم کنه و کمی از دلتنگیها و غمهای دوستاش کم کنه
 
ایرانی همیشه بهترینه

85/1/1 :: 2:42 عصر


 

تیک ... تاک ... تیک ... تاک ... زمانی که نفسها در سینه حبس می شوند . زمانی که آرزوها در دلها جاری می شود . زمانی که یکسال با تمامی خوشی ها و سختیها به فراموشی سپرده می شود . زمانی که یاد تمامی عزیزان در دل تازه می شود . زمانی که فکر عیدی وسط قرآن بچه ها را به وجد می آورد . زمانی که بوی گل سنبل فضا را معطر کرده ! زمانی که آریایی معنا پیدا می کند . زمانی که .. زمانی که ... مجری تلویزیون می گوید ؛ آغاز سال نو مبارک ! زمانی که بوی عید و سال نو تمامی خانه ها را غرق در شادی می کند . و سال نو مبارک !!

باز هم سالی دیگر از راه رسید . نوروز 1385 بر همه بچه های خوب ایران و سراسر دنیا و خانواده های محترمشان مبارک باد. انشالله در سال جدید با یاری شما دوستان و سروران گرامی بتوانیم اس ام اس بارونی لایق و شایسته تمامی فارسی زبانان دنیا بسازیم.



سال وفال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بردوام

سال خرم ، فال نیکو ،‌مال وافر ،‌حال خوش ،
اصل ثابت ، نسل باقی ،‌تخت عالی ، بخت رام .


--------------------------------------

باردیگر صفحه ی پلاسیده ی زمان، با عبور از ثانیه ها و دقایق و ساعتها ورق خورد و در اولین سرآغاز شب، با انفجار خورشید، تاریکی سکوت بار دیگر شکسته شد .آری باز عید آمد و باز نوروز...درخت را بیدار کن و سبزه را مژده روییدن ده که بهار آمده است...سال نو مبارک

-------------------------------------

ز کوی یار می آ ید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی . نوروز مبارک


بالاخره زمستون هم مغلوب بهار شد و این سال هم با تمام خوبی ها و بدی هایش به پایان رسید.سال نو مبارک

user posted image

user posted imageuser posted imageuser posted image


<      1   2   3      >

بهترین فاروم و سایت ایرانی برای گفتگوی جوانان